کد مطلب:188992 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146
چهره سازی
فرهنگ سازی حزب عثمانیه آن گونه توانمند عمل كرده كه ناممكن ها را در حوزه فرهنگ ممكن ساخته است. همان گونه كه اشاره شده یكی از محورهای اصلی فرهنگ سازی مخدوش، كردن چهره عترت آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. به لحاظ فضایل بی پایان عترت و موقعیت اجتماعی كه عترت از
[ صفحه 175]
آن بهره مند می باشد، بزرگترین چالش در برابر اهداف بنی امیه فضایل و تلاش های عترت به شمار می رفت.
به همین جهت برای شكستن این سد عظیم از هیچ اقدامی فرهنگی و غیرفرهنگی فرو گذار نمی نمودند. در بعد اجتماعی تا توانستند عترت و پیروان آن را در تنگنا قرار دادند. خشونت را در حق آنان به نهایت رساندند. در بعد فرهنگی هم به صورت گسترده علیه فضایل عترت هجمه نمودند. تا آنجا كه شفاف ترین چهره ها را در زیر تهمت ها و فرهنگ سازی پنهان می سازند، كه بیان یك نمونه گواه گویایی در این زمینه خواهد بود.
چهره ی علی علیه السلام برتر از خورشید درخشش دارد. تمام فرق مسلمانان از علی چهره ای شفاف و با سابقه و درخشان می شناسند. علی اولین فرد مسلمان، اولین نمازگزار در كنار رسول الله و اولین مجاهد و مدافع اسلام كه خون مشركان و دلاوران عرب از شمشیرش می چكد. علی در هیچ نبرد خونین صدر اسلام زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم غایب نبود. همیشه در تمام جبهه ها در صف مقدم جبهه می خروشید.
در فضایل انسانی، شجاعت و مهربانی و عطوفت و سخاوت، علم و دانش، صبر و پایداری، هیچ كس همپای علی نیست. به اعتراف همگان علی در فضایل انسانی همتا ندارد و به همین خاطر احادیث فراوان از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی صادر می شود، كه همه فرق احادیث را می پذیرند، بر فضایلش باور دارند. اینك تهاجم فرهنگی حزب عثمانیه از این چهره تابناك چه می سازد؟
حزب عثمانیه علی را قاتل عثمان معرفی می كند! پیراهن خونین عثمان را در مسجد شام بر فراز منبر فرا می برد و هزاران نفر در پای سخنرانی
[ صفحه 176]
معاویه شركت می كنند و پیمان خون با معاویه می بندند، تا انتقام خون خلیفه را از علی علیه السلام بستانند. [1] .
حزب عثمانیه در چالش های برغم علی علیه السلام مانند جنگ ناكثین و مارقین دسیسه می نمایند. افراد فرصت طلب را بر علیه علی بر میانگیزد و فتنه های داخلی پدیدار می سازد. حزب عثمانیه با بسیج هزاران نفر جنگ خونین صفین را ساماندهی می كند و هزاران نفر از مسلمانان را به كام مرگ می دهد و هنگامی كه خود را در چند قدمی شكست مشاهده می كند، توطئه قرآن به نیزه كردن و حكمیت را ساماندهی نموده و با تحمیل حكمیت و حكم بر سپاه علی علیه السلام غوغای صفین را كه در فرجام شكست آن بود. به سود خویش به انجام می برد.
حزب عثمانیه، معاویه را با دسیسه به عنوان خلیفه ی جامعه اسلامی معرفی می نماید! آنگاه پی آمد حكمیت این می شود كه هر كس داوری آن را نپذیرد و معاویه را خلیفه رسمی باور نكند، به عنوان طغیان گر بر والی و كافر معرفی می شود. علی علیه السلام چون چنین رفتاری دارد و حكومت و پادشاهی معاویه را تأیید نمی كند، از چهره اولین مسلمان و اولین نمازگزار چهره ی نامسلمان، می سازد و در جامعه علی به عنوان فردی كه از دایره اسلام خارج شده معرفی می گردد!
اوضاع فرهنگی آن گونه مخدوش می شود و تاریكی ها آن گونه فراگیر می گردند، كه چهره علی را تنها بنی امیه مخدوش نمی كنند. كج اندیشان خوارج نیز همین رفتار را دارند. عبدالله بن نافع ازرق در مدینه برای مناظره به خدمت باقر العلوم علیه السلام می رسد. وی اظهار می دارد كه اگر
[ صفحه 177]
كسی را می یافتم كه رفتار علی را برای من شفاف می ساخت كه در رفتارش با خوارج و... ستم نكرده است، حاضر بودم سخن وی را بشنوم. وی هنگامی كه درخواست مناظره و گفتگو با محمد بن علی علیه السلام می كند امام، بازماندگان مهاجرین و انصار را جمع می كند و به آنها خطاب می كنند هر كس از علی فضایلی می داند بیان كند. حاضران احادیث فراوان در فضایل علی علیه السلام عنوان می كنند،لیكن ذهنیتی كه ابن نافع دارد، می گوید من این احادیث را در مورد علی شنیده ام و می دانم، لیكن علی بعد از داوری حكمیت (صفین) كافر شده است. یعنی تمام فضایل علی از كف نهاده شده است! احدث علی الكفر بعد تحكیمه الحكمین.
این شخص بر این پندار است كه پذیرش حكمیت و داور كفر است. آنگاه امام باقر علیه السلام حدیث خیبر را مطرح می سازد كه در حدیث خیبر آمده است كه پیامبر فرمود فردا پرچم را به دست كسی خواهم داد، كه خدا و پیامبرش وی را دوست می دارند. از ابن نافع می پرسد خدا از رفتار علی در مورد حكمیت و یا كشتن خوارج با خبر بود یا خبر نداشت! ایشان مجبور می شود كه بگوید باخبر بود. می پرسد این رفتار علی بر اساس اطاعت خدا بوده است یا عصیان خدا، وی می گوید اطاعت خدا. بدین صورت پاسخ شبهه روشن شده و ابن نافع به این فضیلت و نیز به فضایل باقر العلوم علیه السلام اعتراف نموده، جلسه را ترك می كند. وی این جمله را به زبان جاری می سازد كه الله اعلم حیث یجعل رسالته. [2] .
سخن در این نكته حساس است كه از چهره تابناك علی علیه السلام هجمه فرهنگی حزب عثمانیه چهره كفرآمیز ساخته و بر مردم معرفی كرده و
[ صفحه 178]
مردم را نیز این پندارها باور آمده است؟! و نیز خوارج كج اندیش بر این پندار باطل اند، كه در اسلام علی علیه السلام تردید ایجاد می كنند! این نیز نمونه ی دیگری از چهره سازی حزب عثمانیه و هجمه فرهنگی بنی امیه برغم عترت آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم می باشد.
[ صفحه 175]
آن بهره مند می باشد، بزرگترین چالش در برابر اهداف بنی امیه فضایل و تلاش های عترت به شمار می رفت.
به همین جهت برای شكستن این سد عظیم از هیچ اقدامی فرهنگی و غیرفرهنگی فرو گذار نمی نمودند. در بعد اجتماعی تا توانستند عترت و پیروان آن را در تنگنا قرار دادند. خشونت را در حق آنان به نهایت رساندند. در بعد فرهنگی هم به صورت گسترده علیه فضایل عترت هجمه نمودند. تا آنجا كه شفاف ترین چهره ها را در زیر تهمت ها و فرهنگ سازی پنهان می سازند، كه بیان یك نمونه گواه گویایی در این زمینه خواهد بود.
چهره ی علی علیه السلام برتر از خورشید درخشش دارد. تمام فرق مسلمانان از علی چهره ای شفاف و با سابقه و درخشان می شناسند. علی اولین فرد مسلمان، اولین نمازگزار در كنار رسول الله و اولین مجاهد و مدافع اسلام كه خون مشركان و دلاوران عرب از شمشیرش می چكد. علی در هیچ نبرد خونین صدر اسلام زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم غایب نبود. همیشه در تمام جبهه ها در صف مقدم جبهه می خروشید.
در فضایل انسانی، شجاعت و مهربانی و عطوفت و سخاوت، علم و دانش، صبر و پایداری، هیچ كس همپای علی نیست. به اعتراف همگان علی در فضایل انسانی همتا ندارد و به همین خاطر احادیث فراوان از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در مورد علی صادر می شود، كه همه فرق احادیث را می پذیرند، بر فضایلش باور دارند. اینك تهاجم فرهنگی حزب عثمانیه از این چهره تابناك چه می سازد؟
حزب عثمانیه علی را قاتل عثمان معرفی می كند! پیراهن خونین عثمان را در مسجد شام بر فراز منبر فرا می برد و هزاران نفر در پای سخنرانی
[ صفحه 176]
معاویه شركت می كنند و پیمان خون با معاویه می بندند، تا انتقام خون خلیفه را از علی علیه السلام بستانند. [1] .
حزب عثمانیه در چالش های برغم علی علیه السلام مانند جنگ ناكثین و مارقین دسیسه می نمایند. افراد فرصت طلب را بر علیه علی بر میانگیزد و فتنه های داخلی پدیدار می سازد. حزب عثمانیه با بسیج هزاران نفر جنگ خونین صفین را ساماندهی می كند و هزاران نفر از مسلمانان را به كام مرگ می دهد و هنگامی كه خود را در چند قدمی شكست مشاهده می كند، توطئه قرآن به نیزه كردن و حكمیت را ساماندهی نموده و با تحمیل حكمیت و حكم بر سپاه علی علیه السلام غوغای صفین را كه در فرجام شكست آن بود. به سود خویش به انجام می برد.
حزب عثمانیه، معاویه را با دسیسه به عنوان خلیفه ی جامعه اسلامی معرفی می نماید! آنگاه پی آمد حكمیت این می شود كه هر كس داوری آن را نپذیرد و معاویه را خلیفه رسمی باور نكند، به عنوان طغیان گر بر والی و كافر معرفی می شود. علی علیه السلام چون چنین رفتاری دارد و حكومت و پادشاهی معاویه را تأیید نمی كند، از چهره اولین مسلمان و اولین نمازگزار چهره ی نامسلمان، می سازد و در جامعه علی به عنوان فردی كه از دایره اسلام خارج شده معرفی می گردد!
اوضاع فرهنگی آن گونه مخدوش می شود و تاریكی ها آن گونه فراگیر می گردند، كه چهره علی را تنها بنی امیه مخدوش نمی كنند. كج اندیشان خوارج نیز همین رفتار را دارند. عبدالله بن نافع ازرق در مدینه برای مناظره به خدمت باقر العلوم علیه السلام می رسد. وی اظهار می دارد كه اگر
[ صفحه 177]
كسی را می یافتم كه رفتار علی را برای من شفاف می ساخت كه در رفتارش با خوارج و... ستم نكرده است، حاضر بودم سخن وی را بشنوم. وی هنگامی كه درخواست مناظره و گفتگو با محمد بن علی علیه السلام می كند امام، بازماندگان مهاجرین و انصار را جمع می كند و به آنها خطاب می كنند هر كس از علی فضایلی می داند بیان كند. حاضران احادیث فراوان در فضایل علی علیه السلام عنوان می كنند،لیكن ذهنیتی كه ابن نافع دارد، می گوید من این احادیث را در مورد علی شنیده ام و می دانم، لیكن علی بعد از داوری حكمیت (صفین) كافر شده است. یعنی تمام فضایل علی از كف نهاده شده است! احدث علی الكفر بعد تحكیمه الحكمین.
این شخص بر این پندار است كه پذیرش حكمیت و داور كفر است. آنگاه امام باقر علیه السلام حدیث خیبر را مطرح می سازد كه در حدیث خیبر آمده است كه پیامبر فرمود فردا پرچم را به دست كسی خواهم داد، كه خدا و پیامبرش وی را دوست می دارند. از ابن نافع می پرسد خدا از رفتار علی در مورد حكمیت و یا كشتن خوارج با خبر بود یا خبر نداشت! ایشان مجبور می شود كه بگوید باخبر بود. می پرسد این رفتار علی بر اساس اطاعت خدا بوده است یا عصیان خدا، وی می گوید اطاعت خدا. بدین صورت پاسخ شبهه روشن شده و ابن نافع به این فضیلت و نیز به فضایل باقر العلوم علیه السلام اعتراف نموده، جلسه را ترك می كند. وی این جمله را به زبان جاری می سازد كه الله اعلم حیث یجعل رسالته. [2] .
سخن در این نكته حساس است كه از چهره تابناك علی علیه السلام هجمه فرهنگی حزب عثمانیه چهره كفرآمیز ساخته و بر مردم معرفی كرده و
[ صفحه 178]
مردم را نیز این پندارها باور آمده است؟! و نیز خوارج كج اندیش بر این پندار باطل اند، كه در اسلام علی علیه السلام تردید ایجاد می كنند! این نیز نمونه ی دیگری از چهره سازی حزب عثمانیه و هجمه فرهنگی بنی امیه برغم عترت آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم می باشد.
[1] طبري، ج 4، 168.
[2] فروع كافي، ج 8، (روضه) ص 350 و 351.